آسیب مغزی اعتیاد و تأثیر مواد مخدر بر سامانه عصبی احساسی یا لیمبیک
زمانی که فردی معتاد میشود، تغییراتی در مغزش ایجاد میشود که او را وادار میکند، علیرغم آگاهی از عوارض مخرب مواد مخدر، باز هم مواد مصرف کند. علائم فیزیکی اعتیاد برطرف میشود، اما موقعیتها یا احساسات مربوط به سوءمصرف مواد در گذشته، سالها بعد باز هم محرکی برای مصرف دوباره مواد میشود. البته منظورمان این نیست که ترک اعتیاد غیرممکن است، اما بیماران در حال ترک باید بدانند که درمان فرایندی مستمر است.
مواد مخدر بر مغز و بدن اثر میگذارد و با تغییر دادن شیمی مغز و ادراکات مصرف کننده، خلق و خو، عواطف و رفتارهای مصرف کننده را نیز تغییر میدهد. به این ترتیب تعامل فرد با جهان پیرامونش نیز دستخوش تحول میشود. بنابراین دور از انتظار نیست اگر افراد مبتلا به اعتیاد به مواد مخدر، از لحاظ روانی با سختیهای بسیاری برای ترک اعتیاد مواجه میشوند.
با وجود این که مصرف مواد مخدر چه از نوع سستی زا و چه توهم زا، بر مغز و اعصاب آن تأثیر میگذارند، اما با یک درمان مناسب و جامع، فرد معتاد میتواند بر اعتیاد خود فائق آید و به تدریج تأثیرات مواد را بر سیستم عصبی خود تا حد ممکن پاک کند. مشاورین ما در کلینیک ترک اعتیاد دکتر شاه محمدی، آمادهاند تا هر فرد بیمار و مبتلا به اعتیادی را که تصمیم بر ترک دارد تا رسیدن به پاکی و رهایی کامل از اعتیاد همراهی سازند. برای رزرو وقت مشاوره میتوانید با شمارههای 02188721329 و 02188662451 تماس حاصل فرمایید.
اعتیاد چگونه ایجاد میشود؟
مغز انسان اندامی پیچیده است که تمام کنشهای ارادی و غیرارادی را کنترل میکند. مغز مهارتهای حرکتی پایه، ضربان قلب، سرعت تنفس، عواطف، رفتار و تصمیمگیری را کنترل میکند. بخشی از مغز مسئول اعتیاد است، این بخش سیستم لیمبیک یا دستگاه کنارهای گفته میشود. سیستم لیمبیک که سیستم پاداش مغز نیز نامیده میشود، مسئول تولید احساس لذت است. زمانی که فردی مواد مخدر مصرف میکند، دستگاه کنارهای مادهای شیمیایی آزاد میکند که به احساس لذت و خوشی دامن میزند. بنابراین فرد به مصرف دوباره مواد ترغیب میشود تا جایی که دیگر نمیتواند خود را کنترل کند. نیاز مبرم و غیرقابل مهار به مصرف مواد، علیرغم تحمل عوارض آن از تغییراتی نشأت میگیرد که در سیستم پاداش مغز رخ داده است. به این ترتیب برآورده کردن خواسته اعتیاد مقدم بر هر چیز دیگری میشود.
تاثیر اعتیاد بر انتقال دهندههای عصبی
مواد اثرگذار بر مغز عملکردهای دستگاه عصبی مرکزی و خودگردان (اتونومیک) را آهسته یا سریع میکند و به این ترتیب فشار خون، تنفس، ضربان قلب و دمای بدن تغییر میکند. به علاوه مواد مخدر بر سطح پیامبرهای شیمیایی مغز یا انتقال دهندههای عصبی نیز اثر میگذارد. در ادامه تاثیر مصرف مواد بر انواع انتقال دهندههای عصبی و تاثیر اعتیاد بر مغز را توضیح میدهیم.
دوپامین
دوپامین خلق و خو را تنظیم میکند، احساس لذت ایجاد میکند و در حرکت، پاداش، رفتارهای تقویت کننده، انگیزه و توجه نقش دارد.
سروتونین
سروتونین خلق و خو را پایدار میکند و عواطف را تنظیم میکند.
اسید گاما آمینوبوتیریک (GABA)
GABA مانند یک آرامبخش طبیعی عمل میکند، استرس و اضطراب را کاهش میدهد و عملکردهای سیستم عصبی مرکزی را آهسته میکند.
نوراپی نفرین
نوراپی نفرین نیز مانند آدرنالین، غالباً هورمون استرس گفته میشود، چون عملکرد سیستم عصبی مرکزی را در پاسخ به واکنش جنگ و گریز سریعتر میکند. به علاوه این انتقال دهنده عصبی تمرکز و توجه را همزمان با افزایش سطح انرژی، بیشتر میکند.
فعال کردن سیستم پاداش مغز
سوءمصرف مواد مخدر سیستم پاداش مغز را فعال میکند. فعالسازی مکرر این سیستم توسط مواد منجر به اعتیاد میشود. سیستم پاداش مغز هنگام شرکت کردن در فعالیتهای مفید و لذتبخش، به طور طبیعی فعال میشود. این فرایند بخشی از توانایی ذاتی ما برای سازگار شدن با شرایط و زنده ماندن است. هرگاه چیزی این سیستم را فعال کند، مغز فرض میکند که امری ضروری برای بقاء در حال اتفاق است. سپس مغز با تولید احساس لذت، به این رفتار پاداش میدهد. برای مثال نوشیدن آب هنگام تشنگی سیستم پاداش را فعال میکند، بنابراین ما به تکرار این رفتار تشویق میشویم. مواد اعتیادآور به شدت این سیستم را تحریک میکند و در نتیجه این احساس لذت مصرف کننده را به انجام این عمل مضر تشویق میکند. متاسفانه مواد مخدر اثری بسیار قوی بر روی سیستم پاداش مغز دارند.
بیوشیمی اعتیاد
دوپامین نقش مهمی در سیستم پاداش دارد. دوپامین ماده شیمیایی طبیعی در مغز است که پیامهایی را به سیستم لیمبیک ارسال میکند. موادی که وارد دستگاه کنارهای میشوند، مانند دوپامین عمل میکنند یا باعث تولید بیش از اندازه دوپامین در مغز میشوند. این که چرا کنشهای معمولی (مانند خوردن، نوشیدن، رابطه جنسی و گوش دادن به موسیقی) که سیستم پاداش مغز را فعال میکند، برنامهریزی مغز را تغییر نمیدهد و باعث اعتیاد نمیشود، به این موضوع برمیگردد که در این شرایط مقدار نرمالی از دوپامین تولید میشود. اما مصرف مواد مخدر تولید دوپامین را به ده برابر حد معمول افزایش میدهد. مصرف مواد موجی از دوپامین را در اختیار گیرندههای عصبی قرار میدهد، در نتیجه احساس سرخوشی و نشئگی به مصرف کننده دست میدهد. سوءمصرف مواد در درازمدت باعث میشود که مغز نتواند دوپامین را به طور طبیعی و به اندازه نرمال تولید کند. به بیان دیگر مواد مخدر کنترل سیستم پاداش مغز را به دست میگیرد. در نتیجه بیمار میل مهارناپذیری به مصرف مواد پیدا میکند تا میزان دوپامین دوباره به سطح عادی برگردد. چنین فردی دیگر نمیتواند بدون مصرف مواد، از زندگی لذت ببرد.
تأثیرات برخی از مواد مخدر رایج بر مغز
چند نمونه از مواد مخدری که تأثیر قابل توجهی بر مغز می گذارند عبارتند از:
ماری جوانا پرمصرفترین ماده مخدر غیرقانونی است که مصرف آن در میان نوجوانان و جوانان بسیار شایع است. ماده شیمیایی روانگردان موجود در ماری جوانا، به نام دلتا 9 تتراهیدروکانابینول (TCH) با گیرندههای کانابینوئید مغز واکنش میدهد و به آنها متصل میشود، در نتیجه فرد آرام و خوشحال میشود. مصرف ماری جوانا بیشترین آسیب را به ناحیههایی از مغز میزند که تعداد زیادی از گیرندههای کانابینوئید در آنجا وجود دارد. هیپوکامپ یا دم اسب یکی از این بخشها است که حافظه کوتاه مدت را مدیریت میکند، بنابراین مصرف ماری جوانا مانع از یادآوری خاطرات گذشته میشود. مخچه و عقدههای قاعدهای که به ترتیب کنترل هماهنگی و حرکات غیرارادی عضلات را به عهده دارند، نیز تحت تاثیر مواد قرار میگیرند. اختلال مهارتهای حرکتی، تغییر خلق و خو، انحراف ادراک حسی و تحریف زمان، ضعیف شدن حافظه و مشکل برای واضح فکر کردن و حل مسئله از عوارض کوتاه مدت مصرف ماری جوانا محسوب میشود. همچنین ماری جوانا میزان دوپامین را در مغز تغییر میدهد و به احساس نشئگی و سرخوشی دامن میزند. مصرف ماری جوانا اثرات بلندمدتی نیز بر مغز میگذارد، اگر مصرف ماری جوانا قبل از رشد کامل مغز شروع شده باشد، این عوارض شدت بیشتری دارد. مصرف ماری جونا در دوران نوجوانی و استمرار مصرف تا دوران بزرگسالی باعث پایین آمدن IQ میشود و این عارضه پس از ترک اعتیاد برگشتپذیر نخواهد بود. همچنین اگر مصرف ماری جوانا قبل از 18 سالگی شروع شده باشد، خطر اعتیاد در دوران بزرگسالی افزایش مییابد. حدوداً سی درصد از افرادی که ماری جوانا مصرف میکنند، دچار اعتیاد میشوند، اگر نخستین بار مصرف ماری جوانا قبل از 18 سالگی باشد، خطر اعتیاد 7 ـ 4 برابر بیشتر میشود. نورونهای هیپوکامپ به مرور زمان و به طور طبیعی کمتر میشود، ماری جوانا این روند را سریعتر میکند و به مشکلات حافظه دامن میزند. نقص هماهنگی، مشکلات یادگیری و اختلالات خواب پیآمد سوءمصرف درازمدت ماری جوانا است و اثر آن بر مغز است. همچنین بین مصرف ماری جوانا و بروز روانپریشی و اختلالهای روانی، مانند اسکیزوفرنی ارتباط وجود دارد، این ارتباط در افرادی که استعداد ژنتیکی ابتلا به این عارضهها را دارند، قویتر است. مشکلات تنفسی، سرفه مزمن و برونشیت نیز از عوارض احتمالی کشیدن ماری جوانا به شمار میآید. مصرف ماری جوانا عملکردهای قلبی نرمال و ضربان قلب را مختل میکند.
هروئین و داروهای مخدر و آرامبخش تجویزی مانند اکسی کانتین (اکسی کودون)، ویکودین (استامینوفن/ هیدروکودون)، فنتانیل، متادون و دیلاودید (هیدرومورفون) به گیرندههای مخدر مغز متصل میشوند و باعث آزاد شدن دوپامین میشوند. به بیان دیگر این مواد سیستم کنارهای مغز را تحت کنترل میگیرند و نشئگی قدرتمندی را القاء میکنند که آنقدر لذتبخش است که فرد را به مصرف دوباره و دوباره ترغیب میکند و به این ترتیب اعتیاد ایجاد میشود. هروئین سریعترین اثر را بین مواد مخدر دارد، اثرگذاری هروئین آنی است و این ماده به شدت اعتیادآور است. چنانچه فردی بارها ماده مخدر مصرف کند، بدن به واکنشهای این ماده در مغز عادت میکند و در نتیجه مقاومت دارویی ایجاد میشود. بنابراین فرد معتاد مخدر بیشتری مصرف میکند تا همان اثرات مطلوب قبلی را تجربه کند. سپس مغز عملکرد خود را، مانند زمان قبل از دریافت مواد متوقف میکند و به این ترتیب با از بین رفتن اثر مخدر، میزان دوپامین افت میکند. وابستگی به مواد مخدر سریعتر شکل میگیرد. علائم جسمی محرومیت از مواد شبیه به آنفلوآنزا است و علائم ترک اعتیاد روانی شامل افسردگی، اضطراب و بیخوابی میشود. به علاوه مواد مخدر تولید طبیعی نوراپی نفرین را مختل میکند و سیستم عصبی مرکزی را سرکوب میکند. مخدرها از احساس درد جلوگیری میکند، باعث خواب آلودگی میشود، دمای بدن را کاهش میدهد و ضربان قلب، فشار خون و عملکردهای تنفسی را کاهش میدهد. اوردوز مواد مخدر پیآمد شایع سوءمصرف مواد است که نقص جدی و مرگبار دستگاه تنفسی را به دنبال دارد. مصرف مزمن و درازمدت هروئین بخشی از ماده سفید مغز را تحلیل میبرد که تاثیر مخربی بر واکنش فرد به استرس، کنترل عواطف و تصمیمگیری دارد. ناراحتیهای ریه و عفونت مخاط قلب نیز از عوارض درازمدت سوءمصرف مزمن مواد مخدر محسوب میشود.
کوکائین، مت آمفتامین (مت) و آمفتامینهای تجویزی در دسته مواد محرک قرار میگیرند، منظور از مت آمفتامین تجویزی داروهایی مانند ادرال (آمفتامین یا دکستروآمفتامین) و ریتالین (متیل فنیدات) است که برای درمان اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) تجویز میشود. مواد محرک سیستم عصبی مرکزی را سریع میکنند، در نتیجه ضربان قلب، دمای بدن و فشار خون افزایش مییابد و در این بین سطح انرژی، تمرکز، توجه، هوشیاری و بیداری فرد نیز بیشتر میشود. محرکها اشتها را نیز کاهش میدهند. کوکائین و مت به دلیل افزایش دادن تولید دوپامین در مغز، نشئگی شدیدی را ایجاد میکنند که معمولاً بسیار کوتاه است، با این حال مصرف کنندگان غالباً کوکائین زیادی مصرف میکنند تا سرخوشی طولانیتری را تجربه کنند. درهمشکستگی پس از نشئگی مواد محرک قابل توجه است و فرد را با احساس خستگی شدید، گرسنگی، تحریکپذیری، گیجی ذهنی و افسردگی به جا میگذارد که پس از آن میل به مصرف مواد اوج میگیرد. مواد محرک به دلیل تاثیر بر سطح دوپامین و سیستم پاداش لیمبیک، به شدت اعتیادآورند. سوءمصرف مداوم کوکائین منجر به پارانویا و نقص در عملکرد سیستم عصبی مرکزی میشود که به نوبه خود آریتمی قلبی، ایست قلبی ناگهانی، عارضههای قلبی ایسکمیک، فشار خون بالا، تشنج، سکته مغزی و مرگ را به دنبال دارد، به علاوه استنشاق کوکائین باعث ابتلا به نوعی سندرم تنفسی میشود. مت آمفتامین نیز اثر مشابهی بر مغز و سیستم عصبی مرکزی دارد و مصرف مداوم آن توهم، اضطراب و گیجی را در پی دارد. همچنین مت آسیب جدی به سیستم دوپامین در مغز میزند که این آسیب مشکلات حافظه و یادگیری، اختلالات حرکتی و مشکل کنترل عواطف را به دنبال دارد. حتی دوری از مواد به مدت طولانی نیز تمامی این تغییرات منفی مغز را معکوس نمیکند. به علاوه سوءمصرف مت آمفتامین احتمال ابتلا به بیماری پارکینسون، نوعی اختلال عصبی تاثیرگذار بر حرکت، را افزایش میدهد.
اکستازی یا مولی ماده روانگردان محبوبی است که به وفور در میان جوانان مصرف میشود. MDMA به انتقال دهندههای سروتونین در مغز متصل میشود و هم ویژگی توهمزا و هم خاصیت محرک دارد. اکستازی حدوداً یک ساعت پس از مصرف وارد جریان خون میشود و فعالیت سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین را تحریک میکند. اکستازی حس صمیمیت و گرمی ایجاد میکند، حواس را تحریف و تقویت میکند، انرژی را افزایش و اضطراب را کاهش میدهد. حس لذت و خوشی ایجاد میکند. مصرف اکستازی ضربان قلب، دمای بدن و فشار خون را افزایش میدهد. فشار خون بالا، تب (هیپرترمی)، حمله عصبی، غش کردن، دندان قروچه غیرارادی، تاری دید، حالت تهوع، تعریق، لرز، آریتمی، از کار افتادن قلب و کلیه، کاهش آب بدن، بیهوشی و تشنج از عوارض احتمالی سوءمصرف و یا اوردوز اکستازی است. اکستازی معمولاً همراه با الکل یا مواد دیگر مصرف میشود یا با مواد سمی مخلوط میشود که مطمئناً مصرف آن عوارض خطرناکی را به دنبال دارد. حتی مولی که غالباً به عنوان گونه خالص اکستازی معرفی میشود، نیز گاهی حاوی ناخالصیها یا مواد شیمیایی است که مصرف آن خطر مسمومیت و اوردوز را به دنبال دارد. چنانچه هنگامی که هنوز اکستازی در بدن وجود دارد، فرد مقدار بیشتری اکستازی مصرف کند، متابولیسم مختل میشود که به نوبه خود خطر اختلال قلبی عروقی و اوردوز را تشدید میکند. هرچند اکثر عوارض اکستازی ظرف چند ساعت برطرف میشود، اما گیجی و اضطراب ناشی از مصرف آن بیش از یک هفته استمرار دارد.
MDMA فرایند پردازش اطلاعات در مغز و ذخیره خاطرات را مختل میکند و سوءمصرف درازمدت آن این مشکلات شناختی را تشدید میکند. اضطراب، تحریک پذیری، اختلالات خواب، افسردگی، پرخاشگری، بیقراری، بیاشتهایی و کاهش میل جنسی از عوارض مصرف مداوم اکستازی به شمار میآید. اکستازی از نظر روانی اعتیادآور است و مصرف نکردن آن باعث بروز علائم ترک اعتیاد میشود.
مواد توهمزا یا روانگردان باعث انحراف واقعیت و ادراک میشوند. روانگردانها به دو دسته اصلی کلاسیک (مانند ال اس دی، پیوت، سیلوسایبین، دی ام تی، آیاهواسکا) و مواد تجزیه کننده (پی سی پی، سالویا، DXM، کتامین) تقسیمبندی میشوند. تاثیر دقیق این مواد بر مغز مشخص نیست، بااین حال دانشمندان معتقداند که این مواد ارتباط معمول بین انتقال دهندههای عصبی را مختل میکند. مواد تجزیه کننده فعالیت گلوتامات را مختل میکنند، گلوتامات مادهای شیمیایی در مغز است که به خاطرات، شناخت، احساسات و ادراک درد ارتباط دارد. پی سی پی با دوپامین نیز واکنش میدهد، حال آن که سالویا گیرنده مخدر کاپا، موجود در سلولهای عصبی را فعال میکند. مصرف این دسته از مواد مخدر باعث گسست میشود و فرد حس میکند که از بدن خود، محیط و واقعیت جدا شده است. چنین تاثیری نقص در عملکردهای حرکتی، انحراف دیداری و شنیداری، فراموشی، اضطراب، بیحسی و رعشه را به دنبال دارد. داروهای روانگردان کلاسیک عمدتاً با سروتونین و قشر جلوی مغز واکنش میدهند. تغییر رفتار، انحراف واقعیت و ادراکات حسی و دیدن و شنیدن چیزهای غیرواقعی از عوارض شایع روان پریشی ناشی از مصرف این روانگردانها یا اصطلاحاً تریپ است. به برخی مصرف کنندگان احساس سرخوشی دست میدهد که مصرف کننده آن را نوعی مکاشفه و بیداری روحی قلمداد میکند، حال آن که عدهای دچار حمله عصبی، پارانویا، اضطراب و ناامیدی میشوند و اصطلاحاً تریپ بدی را تجربه میکنند. اثر مواد روانگردان غیرقابل پیشبینی است و اثر آن در تمام مصرف کنندگان یکسان نیست. مواد توهمزا و ایجاد کننده گسست بر سیستم عصبی مرکزی نیز اثر میگذارند و ناهنجاریهایی را در دمای بدن، ضربان قلب، تنفس و فشار خون ایجاد میکنند. آرامش غیرعادی، فراموشی، انقباض عضلات و تشنج، خشونت و پرخاشگری، علائم روانی شبیه به اسکیزوفرنی و عدم تحرک از عوارض مصرف روانگردانها است. در حالت کلی مواد روانگردان اعتیادآور نیستند، اما سوءمصرف آنها عوارضی را به جا میگذارد.
درمان ترک اعتیاد با نوروفیدبک
نوروفیدبک یا بیوفیدبک الکتروانسفالوگرام (EEG ) یکی از موثرترین درمانهای ترک اعتیاد است. نوروفیدبک در واقع فرایند آموزش مغز است که به مغز کمک میکند تا عملکرد بهتری را ارائه دهد. متخصص نوروفیدبک با استفاده از سنسورهای متصل به سر، فعالیت مغز را در طول درمان تحت نظر دارد. مغز برای تغییر دادن فعالیت و ارائه الگوهای بهتر و سالمتر پاداش میگیرد. نوروفیدبک به درمان مشکلات بنیادینی کمک میکند که محرک فرد برای مصرف مواد و اعتیاد بوده است، مهمترین این مشکلات عبارت است از:
- افسردگی
- اضطراب
- آسیب دیدگی
- بیخوابی
چون نوروفیدبک به مغز یاد میدهد تا بتواند دوباره بدون مواد به حیات خود ادامه دهد، توانسته است بسیاری از موارد اعتیاد را با موفقیت درمان کند. مراکز درمانی متعددی نوروفیدبک رادر طرح درمان جامع ترک اعتیاد خود گنجاندهاند.